۱۳۹۰ مهر ۴, دوشنبه

نظرشوراء علماء شیعه در مورد پیمان استراتیژیک با آمریکا نظر کل علمای شیعه ای افغانستان نیست


روز یکشنبه شورای علمای اهل تشیع به رهبری آیت الله شیخ آصف محسنی  قندهاری  با انتشار بیانیه ای اعلام کرد : ایجاد پایگاه دایمی آمریکا در این کشور تحت هر عنوانی به صلاح مردم نیست ونقض حاکمیت ملی این کشور است .
این بیانیه تحت نام شوراء علماء اهل تشیع افغانستان صادر گردید وپس از آن تمام وبسایتهای جمهوری اسلامی ایران وصداوسیمای ایران آنرا در صدر اخبار خودبه نشر رساندند
احتمال میرود این موضع گیری عده ئ از علمای اهل تشیع به دنبال  فشار های از طرف سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی ایران  صورت گرفته باشد  وعلما را مجبور کرده باشند تا چنین موضع گیری را در قبال پیمان استراتیژیک با  آمریکادر افغانستان انجام دهند.
یکی از مشکلات  عمده علمای افغانستان متکی بودن آنان به کشورهای اسلامی مانند عربستان سعودی پاکستان مصر ایران وعراق می باشند که از طرف مجتهدین ومفتی های آنسوی مرز شهریه وتغذیه میشوند وهر آنچه را که آنان دیکته نمایند باید به  مرحله اجرا گذارند
استقلال فکری وآزادی وخط ومشئ مستقل  زمانی امکان پزیر است که اهرم فشار موجود نباشد ویا حد اقل ضرر آن در آینده احساس نشود
 اگر چنین موضع گیری از طرف به نام شورای علماء اهل تشیع صورت نمی گرفت شاید شهریه صد ها تن از طلاب علوم دینی در مدارس وحوزات که از طرف دفاتر حضرات ایران   داده میشد قطع میگردید .
باور به اینست که عده از علما مجبور شده باشند بخواطر که منافع اقتصادی شان در خطر قرار نگیرد این بیانیه را از آدرس علمای اهل تشیع صادر کرده باشند .
جمهوری اسلامی ایران متاسفانه بسیار زیرکانه همیشه جامعه تشیع را از آستین مذهب نشان گرفته وبه نحوی مارک ولایت فقیه  ایران رابالای شیعیان افغانستان حک میکنند
باور ما اینست که افغانستان یک ملت است ویک خانواده وهر تصمیم که بر مبنای بودن ونبودن آمریکا در افغانستان گرفته شود همانا تصمیم جمعی مردم ودولت  افغانستان خواهد بود
علم کردن عده ئی به نام شوراء علماء اهل تشیع واستفاده سیاسی از آن دیگر سیاستی ناکامیست که جامعه تشیع ومردم افغانستان قربانی آن نخواهد شد .
با انتشار اعلامیه ای به نام شورای علمای شیعه افغانستان تمام سایت های رسمی جمهوری اسلامی ایران  وصداوسیمای آن کشور فریاد را سر میدهند که گویا مردم اهل تشیع آمریکائها را قبول ندارند .
 تشیع افغانستان  در دوران حزب سازی جمهوری اسلامی ایران در بین اهل تشیع افغانستان  در دهه های قبل عملا تجربه کرده اند  که ایران هم حزب سازی می نمود وهم آتش نفاق را بین شان روشن میکرد .
هدف ایران در آن زمان ازحزب  سازی در بین شیعیان دقیقا این بود که همه شیعیان را تحت سلطه خود داشته باشند وهم با ایجاد اختلافات درونی  شیعیان افغانستان " ایران بتواند مهره های اصلی خود را در افغانستان به قدرت برساند که در نتیجه این طرحهای شوم ومخرب ایران در بین شیعیان جویهای از خون سرازیر وهزاران تن کشته شدند
 این مارک زدن ها نیز سلسله ای همان خطوط نحس فکری برادران جمهوری اسلامی ایران نسبت به تشیع افغانستان است
شیعیان افغانستان درست است که مشترکات مذهبی خود را با ایران دارد واین به این معنی نیست که هویت ملی ومنافع ملی خود را نیز قربانی جمهوری اسلامی ایران نمایند  
ایران برای  مخالفت با ایجاد پایگاههای دایمی در افغانستان از هر وسیله ممکن استفاده میکند وآن وسیله چه در قالب وسیله تبلیغاتی باشد ویا توجیه شرعی ویا  هم ازنوع دسیسه های دیگر
اما راه را که همیشه از آن هر از گاهی در تاریخ  گذشته  استفاده وعبور  کرده است همانا راه مذهب اواز آستین مذهب وارد مسایل سیاسی  ودخالتهای  بیشرمانه خود در امور داخلی افغانستان میگردد .
در این جا به جامعه جهانی باید گفت که  باور داشته باشند جامعه ای تشیع  افغانستان جدا از مردم وکشور افغانستان نیست وتحت همان چطر مشترکی که همانا قانون اساسی کشور  باشد   یکجا تصمیم میگیرند ویکجا منافع ملی  کشور را  تشخیص خواهند داد
همچنان جامعه تشیع  عملا به اثبات رسانده اند که در این ده سال حضور جامعه جهانی خواستار تامین امنیت آزادی بیان ورشد دمکراسی  ومنافع ملی در کشور خود بوده اندوهیچ عمالی آنان را فریب داده نمیتوانند
 در تماس با شماری علمای  نخبه ای اهل تشیع افغانستان   در کابل میدان وردک بامیان ودایکندی شده  به این باور رسیدم که شورای علمای افغانستان منحصر به تعداد مشخص وحلقه خاص  که آنان از علما ء کل شیعه نمایندگی نمایند نمیشود
علماء مناطق مرکزی  میگویند ما به نظرات عده ای علماء که در کابل موضع گیری نمودند احترام داریم اما سخنان آنان  در مورد پیمان استراتیژیک با آمریکا بیانگر دیدگاه تمام علمای اهل تشیع افغانستان  نیست
همچنان عده زیادی از علماء اهل تشیع ازاین  قضیه بیخبرند ومیگویند این کار علما نیست وما دولت داریم حکومت داریم پارلمان داریم متخصصین وکارشناسان بین المللی داریم که نفع وضرر بودن ونبودن آمریکا را در افغانستان تشخیص دهند

همچنین حجت الاسلام  حاجی شیخ خلیل وکیل شورای ولایتی  بامیان ونماینده دفتر آیت الله عظمی محقق کابلی  دیدگاه وبیانیه شوراء  موسوم به علمای شیعه افغانستان را  دیدگاه تمام علماء اهل تشیع نمی داند
با این حال باور ما اینست که برادران جمهوری اسلامی ایران عده ای از علماء کابل را مجبور کرده اند تا به نام علمای شیعه ای افغانستان در قبال مسئله پایگاه دایمی افغانستان موضع گیری نمایند .






۱۳۹۰ مهر ۲, شنبه

گد ائی امنیت وبخشیدن خون برادر ناتنی به طالبان راه برای آوردن صلح نیست


این طالبان نیست که تصمیم بگیرند که با حکومت افغانستان صلح کنند ویا نکنند تصمیم گیرنده های اصلی طراحان هستند که با تامین امنیت افغانستان منافع شانرا زیر خطر می بینند  وطالبان فقط به مثابه وسیله استعمال میشوند
فکر کنید که افغانستان پایگاه نظامی ایالات متحده آمریکا شد  پاکستان وایران چه روز واحوالی خواهد داشت  ؟ 
همچنین بریتانیا نیز از ته دل نمی خواهد افغانستان سر پاه خود باشد چون با داشتن پاکستان که ولدیت انگلیسها را دارد وبه دست انگیسها این کشور زادو ولد یافته دیگر نیازی ندارند که یک افغانستان به عنوان سنگر دوم داشته باشند
انگلیسها طعم تلخ شکست را از این دیار تجربه کرده فکر نمی کنم برای بار دوم خود را در گیرمسایل افغانستان نمایند ونیز علاقه هم ندارد که کشور دیگری در منطقه قدرت بالا تری داشته باشد. واز طرفی در راستای منافع کشور حامی خود که پاکستان است تلاش نیز خواهی کرد . 
حال سئوال این جاست چرا حکومت افغانستان خود را فریب داده وپس از هر اتفاقی همان روش شکست خورده ای را به پیش میگیرد  ومصالحه را با طالبان مطرح میکنندآیا راه دیگر به جز صلح با طالبان وجود ندارد ؟
اگر حکومت افغانستان به معنای اصلی میخواهد صلح را برای افغانستان به ارمغان آورد با کشورهای بریتانیا عربستان سعودی پاکستان وایران وارید گفتگو شود واگر گفتگو با آنان در نتیجه نرسید آنوقت مسیر وراه دیگری را انتخاب کنند
ممکن حلقات ومشاورین ریس جمهور نظر به ملحوظات قومی طالبان با پشتونها  مشوره دهند که با صلح نمودن قدرت بیشتری نصیب قوم میگردد  اما این مفکوره خارج از دایره سیاست وسیاستمداری  خواهد بود .
اگر ریس جمهور میخواهد یک کمی ملی حرکت نماید وافغانستان را از گرداب دوباره کشتار قتل وجنگ های داخلی  نجات دهد ابتدا اختلافات درونی دولت را پاک نموده وبر مسایل مهم کشور چون پیمان استراتیژیک با آمریکا ، تحکیم قوتهای نظامی ، قدم بردارد .
برهان الدین ربانی   دیگر برادرنیست که خونش را به برادران ناراضی بخشید ه شود  وتاکید بر صلحخواهی ریس جمهور امکان دارد درزی عمیق بین پشتونها وتاجیکها ایجاد کند  که جناب ریس جمهور قادر به پیوند آن نخواهد بود .
درخواست روزمره صلخواهی ریس جمهور نه تنها صلح را ببار نیاورده بلکه وحدت مردم افغانستان را نیز به مخاطره می اندازد  قابل توجه دیگر اینست که تیم ارگ ریاست جمهوری افغانستان حتی توانسته مجامع جهانی را از پروسه صلحخواهی ناکام خود به حمایت بکشاند .
به باور من صلح کلمه زیبایست وگسترش صلح امنیت را به بار می آورد وهمه ء انسانها مشتاق آرام زیستن است اما اینکه چطور به آن برسیم راههای زیادی وجود دارد
ابتدا چهار کشور که نامش زکر گردید یگانه کسانی هستند که در آرامش افغانستان سهم دارند واگر مزاکرات با آنان بجائی نرسد همانا صلح در افغانستان نخواهد آمد .
روش دیگری که میتوان صلح را با قوت وتوان حکومت ومردم از داخل آغاز کرد برخورد و اشد مجازات با  عاملین انتحاری ویا جنگجویان تروریست  که دستگیر میشوند خواهد بود  .
متاسفانه باید گفت که این روش به ملحوظات قومی در افغانستان ناکام وکسانی که از سنگر های مستقیم دستگیر میگردد به بهانه های مختلف آزاد میشوند  که این خود بیانگر تشدید بحران وجنک در افغانستان  شده است .
روش دیگر حفاظت وکنترل شدید از مرزهای پاکستان وایران نیز به تامین امنیت وصلح کمک میکند دولت افغانستان از این روشها باید استفاده کند تا عزرخواهی تکراری از طالبان برای صلح.


۱۳۹۰ شهریور ۲۷, یکشنبه

اطلاعات وفرهنگ بامیان به دول دیگران میرقصد

با تاسف باید اذعان کرد که ریاست اطلاعات وفرهنگ بامیان فقط با دول دیگران میرقصد وخود توانای دول زدن را ندارد
ریاست اطلاعات وفرهنگ بامیان یکی از ریاستهای در بامیان می باشد که در دوران حکومت خانم حبیبه سرابی چندین بار دست به دست رئسای ضعیف وگهگاهی هم رئسای متملق  با اداره فاسد قرار گرفته که در این دور نیز از ضعیف ترین مدیریت برخوردار است
با تاسف دیگر باید گفت که این اداره حدود بیش از چهار نفر خارج از مرز ولسوالی یکاولنگ  در این ریاست ندارد واین یک خطر بزرگی برای از هم پاشاندن مردم بامیان است  اگر بنا باشد در هر اداره که شخص از یک منطقه باشد وتمامی پرسونل شان نیز از همان منطقه باشد  باید گفت هر ریاستی حکومت در بین حکومت است .
از این گذشته مدیریت جشنواره سوم راه ابریشم به ریاست اطلاعات وفرهنگ محول شده بود ریاست اطلاعات و فرهنگ با همان زاویه دید که نسبت با گزینش کارمندان خوددارد با خبر نگاران نیز منطقه ای برخورد می کند
در بزکشی حوض شاه ولسوالی یکاولنک رادیو پیوند ورادیو تلویزیون بامیان را با خود برده اند زیرا مدیر مسئولین این دو رسانه از یکاولنک می باشد ودیگر خبر نگاران اصلا خبر هم نشدند که در حوض شاه چه گذشت
با اینکه دفتر محترم ایکوتوریزم دعوت نامه ای برای تمامی خبر نگاران از طریق مکتوب وایمل فرستاده بودند اما زمانیکه مدیریت آن به اطلاعات و فرهنگ قرار گرفت دیگر سیاه وسفید گردید

ریاست اطلاعات وفرهنگ باید بانی برگزاری  جشنواره ها باشد اما این اداره که  خود ظرفیت برای برپای چنین جشنواره ها را ندارد با مداخله کردن در برپای جشنواره های دیگران آنرا نیز خرابتر می کنند
اشاره داریم به چند موضوع مهم در این جشنواره : بی نظمی در جشن که هر اشتراک کننده را بی زوق می نمود یکی از ضعف مدیریت این برنامه بود که ریس اطلاعات وفرهنگ وریس کمیته برگزاری  نتوانسته بود آنرا اداره نماید
یکی از موارد دیگری که با ریس اطلاعات وفرهنگ مطرح گردید وآن فروش اجباری بلیط برای خبر نگاران، مئوظفین امنیتی پلیس وامنیت ملی بود
ما به این باوریم که پلیس وامنیت ملی وخبر نگاران هر کدام برای انجام وظیفه در محفل می آیند وفروختن بلیت برای آنان ضعف مدیریت برنامه می باشد
هرچند ریس اطلاعات وفرهنگ توجیه دارد که خبرنگاران جنجالی است وباید خریدن بلیط به یک فرهنگ تبدیل شود اما ژورنالیستان  ومسئولین امنیتی مجبور نیستند که برای انجام وظیفه خود پول پرداخت نمایند
واین موضوع  است که باعث هرج ومرج وباعث بی نظمی در جشنواره ها میگردد  هرچند قیمت بلیط ناچیز است 10 افغانی میشود اما قانونا از کسانی که دعوت میشود نباید بلیط بالای آنان به فروش برسد ویا قبلا باید در دعوت نامه ها یشان موضوع پول را تزکر میدادند که به این شرط شما میتوانید در برنامه شرکت نمائد
علی ای حال ما امید واریم برگزاری چنین جشنواره ها با مدیریت سالم ودور از تعصبات منطقه ای  در بامیان برگزار گردد تا تعدادی از مردم بامیان مردم فقیری که در گیرو دار فقط وفقط برای  پیدا کردن  روزی حلال کار میکنند سود مند باشد