اگر تاریخ گذشته ای هزاره ها بررسی شود مذهب به مثابه یک اسلحه مدرن در مقابل هزاره ها استفاده گردیده وهنوز هم این روال ادامه دارد .
سیاست مداران همیشه در صدد تطبیق آیدیا واهداف خود از طریق های مختلف می باشد ، وآن اهداف چه از مسیر تفرقه افگنی خشونت تامین گردد ویا ازراه جنک وطریقهای نظامی ، اما راه سومی که میتواند بسیار ساده وآسان باشد راه مذهب وعقاید مردم ویا یک کتله است .
به این معنی اگر میخواهی وارد یک جامعه ویا یک کتله از مردم شوی ودر عمق آن راه پیدا کنی ابتدا رسم رسومات عنعنات ودستورات شان را مورد مطالعه قرار د اده شود تا مسیر پیاده کردن اهداف در آن جامعه پیدا گردد.
دقیقا دشمنان هزاره همین روش سومی را بسیار آگاهانه انتخاب نمودند و تخریب وبار آوردن فاجعه را از این طریق تطبیق نمودند
تاسف ما این جاست که هنوز هم قبیله هزاره شعور سیاسی پیدا نکرده ونا خود آگاه با طرح های مخربانه دشمنان از طریق مذهب شریعت طعمه گردیده وبرپیکره مجروح قبیله خود زخم ها را افزونتر میکند .
در جنگ های داخلی که در بین احزاب شیعی در مناطق مرکزی در دوران انقلاب اتفاق افتاد وهزاران تلفات داشت از هردو ی سنگر متقابل فریاد یاحسین یامهدی یا زهراشنیده می شد .
هشت حزب که مدت ها در بین خود جنگ بر سری قدرت ویاحاکمیت در مناطق هزاره جات را داشتند هرکدام آن از طرف کشور های همسایه واسلامی اکمالات می گردید .
در آن زمان هیچ حزبی سیاسی متوجه این نبودند که اگر ما در میان خود میجنگیم وهر دو طرف ما فریاد یا حسین یاعلی سر میدهیم پس در نتیجه ما هردو مسلمانیم و یگدیگر خود را از بین می بریم .
با آنکه احزاب شیعی از گذشته های یکدیگر ومردم هزاره از مناطق یگدیگر خود آگاهی کامل هم به ایمانداری یکدیگر داشتند وهم یکدیگر را میشناختند
اگر هم چنین ذهنیتی در بین احزاب به وجود می آمد که احساس آن در بین دو گروه متخاصم به وجود آمده که درک کرده اند که هردو مسلمانند بزودی تیم تبلیغاتی در بین نظامیان کار تبلیغات خود را راه اندازی کرده وطرف مقابل یک طرف متخاصم را منافق قلمداد نموده وبا استفاده از آیات قرآن مجید جنک را علیه آن مباح اعلام می نمودند .
این روش استفاده از مذهب دین وحتی تفسیر دروغین از آیات کلا م الله مجید برای تضعیف وبرچیدن هزاره ها از صحنه های سیاسی اجتماعی فرهنگی توسط سیاست مداران ذینفع یکی از طرح های همیشگی دشمنان هزاره بوده وهست.
استفاده مذهب دین به عنوان یک اتم حالا نیز بر علیه هزاره ها به همان شدت قبلی وبسیار آگاهانه صورت میگیرد تا بار دیگر رشد سریع هزاره ها را هم از لحاظ سیاسی هم از رشد فرهنگی علم معرفت وهم از پیش رفتن این قبیله به سوی مدرن شدن بگیرند.
بحث را جمع تر نماییم بالای احوال شخصیه اهل تشیع که وسیله ازهم پاشی مردم هزاره شده وآسیب آن مستقیما به هزاره ها رسیده است تا به پیکره تشیع
ببنید قانون چیست تعبیر که از قانون شده است مصوبه دو مجلس پارلمان +ثنا + توشیح ریس جمهور میشود قانون.
اما اگر این قانون از طرف مجلسین وریس جمهور تایید وتوشیح گردیده پس چه مفهومی دارد که تبدیل به یک مساله جنجالی وسیاسی گردیده وابزاری علیه یک قوم استفاده گردد واین طرح از آن کی خواهد بود ؟
کسانی که می خواهند در تطبیق قانون واجرای قانون ویا وضع قانون کمک کنند چرا از راه مفاهمه ویا گفتگو های حقوقی مساله را مورد بحث قرار نمی دهند ؟
آقای شیخ آصف که خود را روحانی نیز میداند وحافظ منافع شیعه قلم داد می کند چرا از طریق کارشناسانه ویا بحث های منطقی ویا استدلال در مقابل معترضین غربی استاده گی نمی کند که مساله را از طریق رسانه ها حساس نموده وسروصدا ایجاد میکند
از این رو ما میتوانیم به صورت بسیار جدی بگوییم قانون احوال شخصیه اهل تشیع بهانه وابزار برای تخریب هزاره ها از درون وجلوگیری رشد سریع هزاره ها از پیش رفتن به سوی علم تکنالوژی ویا جامعه مدرن می باشد .
به خواطر همین احوال شخصیه مذهب تشیع : مکتب معرفت که 17 هزار تن شاگرد در آن درس می خوانند به حالت تعطیل در آمد جامعه هزاره را به دو دسته مذهبیون طرف دار شیخ آصف وطرف دار تیم علیه شیخ آصف قرار داده است .
دشمنان به صورت آگاهانه می فهمند در مکان که آدم تربیه میشوند کدر تربیه میشوند و همین نخبه ها کدر ها ومسلکی ها فرداروز جامعه خود را بسوی یک پیشرفت سوق میدهند واز چنین مرکز جامعه مدرن شکل گیری میکند خطری برای دشمنان خواهد بود و باید جلو آن را گرفت.
دشمنان آگاهانه با چنین مرکز مبارزه می کند اما متاسفانه توسط عده از اشخاص که با عقده مذهبی در بین جامعه هزاره وجود دارد این طرح های شوم تحقق پیدا میکند وهمین مذهب عقیده دین اسلحه ای دشمنان هزاره بر قوم هزاره ومتاسفانه توسط هزاره بر هزاره ها اعمال میگردد وباربار هزاره ها را نابود می سازد
برای رفع چنین چالش که همیشه در تاریخ گذشته وحال هزاره ها اتفاق می افتد واین قوم را قربانی میکند چه چاره ای اندیشید .
به نظر من باید همیشه هزاره ها
1 دین را جدای از سیاست بپذیرند
2 متوجه مارهای بین آستین خود باشند
3 افراط در مسایل مذهبی خود نداشته باشند
4 به مذاهب دیگر احترام بگذارند
5 اشخاص مذهبی که باعث تخریب بین شان میشود شناسای کنند
6 کسانی را که از مذهب استفاده وکسب کریدیت میکنند به جامعه راه ندهد
7 وتحلیل کنند که چرا همیشه ما قربانی مذهب می شویم وآسیب پذیری شدید از ناحیه مذهب وارید پیکره جامعه هزاره میگردد .
سیاست مداران همیشه در صدد تطبیق آیدیا واهداف خود از طریق های مختلف می باشد ، وآن اهداف چه از مسیر تفرقه افگنی خشونت تامین گردد ویا ازراه جنک وطریقهای نظامی ، اما راه سومی که میتواند بسیار ساده وآسان باشد راه مذهب وعقاید مردم ویا یک کتله است .
به این معنی اگر میخواهی وارد یک جامعه ویا یک کتله از مردم شوی ودر عمق آن راه پیدا کنی ابتدا رسم رسومات عنعنات ودستورات شان را مورد مطالعه قرار د اده شود تا مسیر پیاده کردن اهداف در آن جامعه پیدا گردد.
دقیقا دشمنان هزاره همین روش سومی را بسیار آگاهانه انتخاب نمودند و تخریب وبار آوردن فاجعه را از این طریق تطبیق نمودند
تاسف ما این جاست که هنوز هم قبیله هزاره شعور سیاسی پیدا نکرده ونا خود آگاه با طرح های مخربانه دشمنان از طریق مذهب شریعت طعمه گردیده وبرپیکره مجروح قبیله خود زخم ها را افزونتر میکند .
در جنگ های داخلی که در بین احزاب شیعی در مناطق مرکزی در دوران انقلاب اتفاق افتاد وهزاران تلفات داشت از هردو ی سنگر متقابل فریاد یاحسین یامهدی یا زهراشنیده می شد .
هشت حزب که مدت ها در بین خود جنگ بر سری قدرت ویاحاکمیت در مناطق هزاره جات را داشتند هرکدام آن از طرف کشور های همسایه واسلامی اکمالات می گردید .
در آن زمان هیچ حزبی سیاسی متوجه این نبودند که اگر ما در میان خود میجنگیم وهر دو طرف ما فریاد یا حسین یاعلی سر میدهیم پس در نتیجه ما هردو مسلمانیم و یگدیگر خود را از بین می بریم .
با آنکه احزاب شیعی از گذشته های یکدیگر ومردم هزاره از مناطق یگدیگر خود آگاهی کامل هم به ایمانداری یکدیگر داشتند وهم یکدیگر را میشناختند
اگر هم چنین ذهنیتی در بین احزاب به وجود می آمد که احساس آن در بین دو گروه متخاصم به وجود آمده که درک کرده اند که هردو مسلمانند بزودی تیم تبلیغاتی در بین نظامیان کار تبلیغات خود را راه اندازی کرده وطرف مقابل یک طرف متخاصم را منافق قلمداد نموده وبا استفاده از آیات قرآن مجید جنک را علیه آن مباح اعلام می نمودند .
این روش استفاده از مذهب دین وحتی تفسیر دروغین از آیات کلا م الله مجید برای تضعیف وبرچیدن هزاره ها از صحنه های سیاسی اجتماعی فرهنگی توسط سیاست مداران ذینفع یکی از طرح های همیشگی دشمنان هزاره بوده وهست.
استفاده مذهب دین به عنوان یک اتم حالا نیز بر علیه هزاره ها به همان شدت قبلی وبسیار آگاهانه صورت میگیرد تا بار دیگر رشد سریع هزاره ها را هم از لحاظ سیاسی هم از رشد فرهنگی علم معرفت وهم از پیش رفتن این قبیله به سوی مدرن شدن بگیرند.
بحث را جمع تر نماییم بالای احوال شخصیه اهل تشیع که وسیله ازهم پاشی مردم هزاره شده وآسیب آن مستقیما به هزاره ها رسیده است تا به پیکره تشیع
ببنید قانون چیست تعبیر که از قانون شده است مصوبه دو مجلس پارلمان +ثنا + توشیح ریس جمهور میشود قانون.
اما اگر این قانون از طرف مجلسین وریس جمهور تایید وتوشیح گردیده پس چه مفهومی دارد که تبدیل به یک مساله جنجالی وسیاسی گردیده وابزاری علیه یک قوم استفاده گردد واین طرح از آن کی خواهد بود ؟
کسانی که می خواهند در تطبیق قانون واجرای قانون ویا وضع قانون کمک کنند چرا از راه مفاهمه ویا گفتگو های حقوقی مساله را مورد بحث قرار نمی دهند ؟
آقای شیخ آصف که خود را روحانی نیز میداند وحافظ منافع شیعه قلم داد می کند چرا از طریق کارشناسانه ویا بحث های منطقی ویا استدلال در مقابل معترضین غربی استاده گی نمی کند که مساله را از طریق رسانه ها حساس نموده وسروصدا ایجاد میکند
از این رو ما میتوانیم به صورت بسیار جدی بگوییم قانون احوال شخصیه اهل تشیع بهانه وابزار برای تخریب هزاره ها از درون وجلوگیری رشد سریع هزاره ها از پیش رفتن به سوی علم تکنالوژی ویا جامعه مدرن می باشد .
به خواطر همین احوال شخصیه مذهب تشیع : مکتب معرفت که 17 هزار تن شاگرد در آن درس می خوانند به حالت تعطیل در آمد جامعه هزاره را به دو دسته مذهبیون طرف دار شیخ آصف وطرف دار تیم علیه شیخ آصف قرار داده است .
دشمنان به صورت آگاهانه می فهمند در مکان که آدم تربیه میشوند کدر تربیه میشوند و همین نخبه ها کدر ها ومسلکی ها فرداروز جامعه خود را بسوی یک پیشرفت سوق میدهند واز چنین مرکز جامعه مدرن شکل گیری میکند خطری برای دشمنان خواهد بود و باید جلو آن را گرفت.
دشمنان آگاهانه با چنین مرکز مبارزه می کند اما متاسفانه توسط عده از اشخاص که با عقده مذهبی در بین جامعه هزاره وجود دارد این طرح های شوم تحقق پیدا میکند وهمین مذهب عقیده دین اسلحه ای دشمنان هزاره بر قوم هزاره ومتاسفانه توسط هزاره بر هزاره ها اعمال میگردد وباربار هزاره ها را نابود می سازد
برای رفع چنین چالش که همیشه در تاریخ گذشته وحال هزاره ها اتفاق می افتد واین قوم را قربانی میکند چه چاره ای اندیشید .
به نظر من باید همیشه هزاره ها
1 دین را جدای از سیاست بپذیرند
2 متوجه مارهای بین آستین خود باشند
3 افراط در مسایل مذهبی خود نداشته باشند
4 به مذاهب دیگر احترام بگذارند
5 اشخاص مذهبی که باعث تخریب بین شان میشود شناسای کنند
6 کسانی را که از مذهب استفاده وکسب کریدیت میکنند به جامعه راه ندهد
7 وتحلیل کنند که چرا همیشه ما قربانی مذهب می شویم وآسیب پذیری شدید از ناحیه مذهب وارید پیکره جامعه هزاره میگردد .
۱ نظر:
بسیار عالی
ارسال یک نظر